صادقی: خواب کودکانی را نقاشی میکنم که پدرانشان شهید شدند
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۵۴۷۰۶
علیاکبر صادقی در آیین بزرگداشت و زادروز هشتاد و چهار سالگی خود که با حضور هنرمندان و چهرههای فرهنگی و خانوادهاش در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: عاشق ایران هستم و خواب کودکانی را نقاشی میکنم که پدرانشان در راه آزادی ایران شهید شدهاند.
خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و هفتاد و یکمین برنامه «سینماتک» خانه هنرمندان ایران با نمایش آثاری از استاد علیاکبر صادقی طراح و نقاش باسابقه و برجسته کشورمان به مناسبت هشتاد و چهارمین زادروز او شامگاه دوشنبه یکم آذر در تالار ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این برنامه آسیه مزینانی معاون فرهنگی و هنری خانه هنرمندان ایران که اجرای این برنامه را نیز برعهده داشت، روی سن رفت و با خوشامدگویی به حاضران بیان کرد: امروز در شرایطی که چندی است خوشیهای زندگی به غم آغشته شده است، به سختی بهانهای برای دوباره پیوند یافتن با زندگی پیدا میکنیم. امروز با عرض احترام به همه رفتگان در اینجاییم تا به زندگی سلامی دوباره کنیم. در یکی از به یاد ماندنیترین رویدادهای خانه هنرمندان ایران، تولد هنرمندی را جشن میگیریم که هنر ایرانی را به قلهای تازه رساند و در برابر نقادی آثارش دست و پایمان را گم میکنیم؛ مردی که رندی ایرانی را در سبکی مدرن دمید و سوررئالیستم ایرانی را بنیان گذاشت و گنجهایمان را برای بهرهمندی به یادمان آورد؛ استاد علیاکبر خان صادقی تولدتان مبارک.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از وزارت ارشاد اسلامی اینجا کلیک کنیدوی افزود: مفتخریم که بهانهای به این بزرگی داریم تا در ایامی سخت و تحملناپذیر کنار هم باشیم. از خانواده آقای صادقی برای حضور در این جشن تشکر میکنم.
هنرمندانی را از دست دادیم که جایگزینی ندارند
در ادامه مجید رجبیمعمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران عنوان کرد: کرونا قصه سخت و تلخی برای همه مردم دنیا شده است و برای ما شاید سختتر. این بیماری فاصله زیادی بین ما ایجاد کرده است. مشاغل زیادی به ویژه مشاغل هنری از این بحران آسیب دیدهاند و بیشترین لطمه هم، حذف دورهمیهای صمیمانه و مهرورزی بوده است. از دستدادن هنرمندانی نازنین جبرانناپذیر است؛ بزرگانی که هرگز جایگزینی برای آنها نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: همواره مترصد فرصتی بودیم تا با بهبود نسبی شرایط جلسات «سینماتک» را دوباره به جریان بیاندازیم و خدایی ناکرده بیش از برگزاری نکوداشتها و آیینهای تلخ وداع با هنرمندان، در مراسمهایی شاد و صمیمی قدر بزرگان هنر را بدانیم.
علیاکبر صادقی و هم نسلانش چرخ هنر را پیش میبرند
ابراهیم حقیقی طراح باسابقه نیز در این برنامه درباره علیاکبر صادقی گفت: امروز برای همهمان روز به یاد ماندنی و مبارکی است. وقتی دانشکده هنرهای زیبا درس میخواندم، علیاکبر صادقی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار میکرد. او به اصطلاح سال بالایی من بود و هنوز هم هست. یک ضربالمثلی آن روزها داشتیم که هیچ سال بالایی مقدماتی نبوده و هیچ مقدماتی سال بالایی نمیشود. نقطه عطف زندگیام زمانی بود که به دعوت مرتضی ممیز به کانون رفتم. ممیز برایم الگو بود و باقی ماند و همه دوستان او برایم عزیزانی محترم بودند و همچنان باقی ماندند. زیرا به حرف او اعتقاد داشتند.
وی افزود: علیاکبر صادقی و هم نسلانش به تعبیر شعر شاملو «غولهایی زیبا» هستند که من از همهشان آموختهام. اگرچه همچنان مقدماتی باقی خواهم ماند. هنوز به خودم نهیب میزنم که باید به اندازه آنها برای کارم وقت بگذارم. تولیدات متنوع علیاکبر صادقی حیرتانگیز است و امیدوارم او و هم نسلانش برای همهمان الگو باشند. زیرا چرخ فرهنگی این ملک را به پیش میبرند. دلیل دیگر خوشحالیام در این روز، برپایی جشن زادروز علیاکبر صادقی در خانه هنرمندان ایران است که به راستی خانه هنرمندان ایران است؛ بدون اینکه به جناح خاصی وابسته باشد و با همه مسائل مالیاش تمام تلاش خود را برای هنرمندان صرف میکند. کاش از جانب دولت و شهرداری، مسئولانی در اینجا حضور داشتند که تنگناهای خانه هنرمندان ایران را از نزدیک شاهد باشند و ببینند که چطور خانه هنرمندان ایران چشم و چراغ هنرمندان است و خواهد ماند.
حقیقی عنوان کرد: علیاکبر صادقی هیچ وقت نگفت بازنشسته هستم که هنر بازنشستگی ندارد. با افتخار دست او و هم نسلانش یعنی این «غولهای زیبا» را میبوسم. نمایش فیلم «گلباران» ساخته علیاکبر صادقی بخش بعدی این برنامه بود.
دیالوگهای پینگ پونگی من و علیاکبر صادقی
در ادامه مراسم احمد عربانی روی سن آمد و گفت: علیاکبر صادقی اهل یک سوم شمالی تهران بود و من از یک سوم جنوبی تهران به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم و در محضر او آموختم. او به خاطر خجالت من از شرایط زیستام، جسارت و شجاعتی به من داد تا در کانون احساس غریبی نکنم.
او در کنج شمالی آتلیه و من در کنج جنوبی آنجا فعالیت میکردم. همیشه دیالوگهایی پینگ پونگی با هم داشتیم و کلماتی را با هم بیان میکردیم و حاضران فکر میکردند قبلا تمرین کردهایم. آن زمان همه در خدمت یک دوستی و رفاقت هنرمندانه بودند و روابطی بدون عقده داشتند. کارهایشان کپی از هم نبود و با اینکه از هم تاثیر میگرفتند، اما آثار معتبری خلق میکردند. همیشه کارها برای جشنوارهها به اصطلاح به دقیقه بعد از ۹۰ میرسید. به عنوان مثال تا دو روز مانده به اکران فیلم «رخ» هنوز داشتیم طلق رنگآمیزی و آنها را در آسانسور فوت میکردیم تا به نوبت نمایش برسد.
این هنرمند بیان کرد: خوشحالم امشب مجلس سروری به مناسبت تولد یک «دست قوی» برگزار شده است. من بسیار خوش شانس بودم که علیاکبر صادقی در سال ۵۲ استادم بود و همچنان هم است. آن زمان مجله «توفیق» را بسته بودند و دوستی به من پیشنهاد داد برای کار طراحی به کانون بروم. ما تا ساعات پایانی شب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میماندیم و کار میکردیم. دعا میکنم استاد صادقی سالهای سال برقرار بمانند و با دست توانمند خود همچنان بنگارند.
وی افزود: آثار او شاخص است. حتی تیتراژهای آثارش طنز خاصی دارد. این همه ذوق در کارهایش ماحصل بیش از ۷۰ سال در دست داشتن قلم است. او علاوه بر نقاشی و طراحی، در قابسازی و نجاری هم کار کرده است و در حوزه طنز نیز فعال بوده است. افتخار میکنم که یک عمر شاگردش بودم، هستم و خواهم بود.
بخش بعدی این مراسم به پخش مستندی درباره علیاکبر صادقی در مصاحبه با این هنرمند اختصاص یافت. وی در این مستند از علاقهاش به گوش دادن موسیقی حین تولید اثر هنری گفته بود. از اینکه از هشت سالگی روی هر سطحی نقاشی میکرده و پدرش نیز با نقاش شدن او مخالف بوده است. از آشناییاش با اشرف بنیهاشمی همسر خود و رفوزه شدنش به خاطر نقاشی در سالهای متمادی مدرسه.
مستند «استاد» ساخته رضا سیاح سپانلو بود و مستند «نقش ماندگار» محصول فرهنگسرای ملل نیز که گفتگو با این هنرمند را دربرمیگرفت، در سالن نمایش داده شد.
علی بوذری تصویرگر و طراح نیز سخنران بعدی این آیین بزرگداشت زادروز بود. او گفت: خوشحالم بعد از مدتها این جمع دور هم جمع شدهاند. همه دانشجویان و هنرمندان شخصیت و کارهای استاد علیاکبر صادقی را دوست دارند. به دلیل عقبه تصویرگری خود میگویم که انجمن تصویرگران ایران در سال ۸۳ بزرگداشتی را برای علیاکبر صادقی برگزار کرد و نشان «آبان» نیز سال گذشته به ایشان اهدا شد. نام استاد برای من و نسلهای قبل و بعد از من نشان از یک کارنامه بزرگ و درخشان است.
وی افزود: نکته مهم در مجموعه آثار ایشان به دهه ۴۰ و ۵۰ برمیگردد. زمانی که بسیاری از طراحان شاید علاقهمند بودند به نگارگری، نقش برجسته و چاپ سنگی برگردند و کتابهای زیادی با این ویژگی چاپ شد، اما استاد صادقی هنرمندی بودند که این سبک را انتخاب کرده و حدود ۶۰ سال بر پایه آثار کهن ایرانی تولید اثر کردند، این ایده را پروراندند و رنگ و بوی جدیدی هم در عین حال به آن بخشیدند. همچنین مردم داری ایشان شاخص است و برعکس برخی از هنرمندان نسل جدید که کمتر تلاش میکنند با مخاطب در ارتباط باشند، در آتلیه ایشان به روی عموم باز است و برایشان آرزوی طول عمر میکنم.
همچنین محمود شالویی مشاور وزیر و سرپرست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم درباره علیاکبر صادقی و در واکنش به صحبت این هنرمند در مستندی که درباره او پخش شد، بیان کرد: امروز در جامعهمان به اشخاصی نظیر خواجه عبدالله انصاری نیاز داریم که اندیشههایش در صحبتهای علیاکبر صادقی نیز مشهود بود. او همانطور که خودش میگوید هرآنچه میخواسته از خداوند گرفته است و کمال قناعت را در این جملهاش شاهد هستیم. عشق در زندگی او پس از سالها همچنان شعلهور است و این استمرار را در نسل امروز و این روزها کمتر سراغ داریم.
وی افزود: از مجید رجبیمعمار و همکارانش بابت برپایی چنین جشنی تشکر میکنم و از شنیدن خبر خوب آنها مبنی بر اینکه این نوع جشنها و برنامهها ادامهدار است، خوشحالم. همچنین از خداوند عمر بلند برای بزرگان هنر و علیاکبر صادقی آرزومندم.
به خلیج فارس سوگند میخورم
در ادامه نوبت به صحبتهای علیاکبر صادقی رسید. او به همه حاضران در سالن سلام داد و گفت: بسیار دوستتان دارم. عاشق شما، سرزمینم و مردمش هستم. همیشه به خلیج فارس سوگند میخورم. بعضی از دوستانم درباره من غلو کردند. من کسی نیستم. من یک انسانم. من یک نقاش هستم. من همه را با هر عقیده و مذهب دوست دارم. من دیگر گلهای زیبا را نقاشی نمیکنم. من مناظر فرح بخش را نقاشی نمیکنم. من خواب کودکانی را نقاشی میکنم که پدرانشان در راه آزادی ایران شهید شدهاند.
وی ادامه داد: شاید من پدر یا برادر همهتان باشم.
فرزندان ایران خوب هستند و باید سر تعظیم مقابلشان فرود بیاوریم.
در پایان این مراسم هنرمندان و خانواده علیاکبر صادقی روی سن رفتند و کیک تولد ۸۴ سالگی او نیز مقابلش قرار داده و عکسهای یادگاری نیز ثبت شدند. هنرمندان به احترام طراح و نقاش مطرح ایران ایستادند و او را تشویق کردند و آهنگ «تولدت مبارک» را برایش خواندند. صادقی نیز شمعهای تولدش را فوت کرد و کیک را برید و لحظاتی خاطره انگیز به ثبت رسید.
معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهنامه طهماسبی و خانه هنرمندان ایران فرشی ایرانی را به این هنرمند برجسته اهدا کرد و صادقی گفت: قربان دستهایی میروم که این فرشها را میبافند.
در پایان نیز فیلمهای «رخ»، «من آنم که...» و «ملک خورشید»، «هفت شهر» ساخته علیاکبر صادقی برای اعضای سینماتک نمایش داده شد.
اشرف بنیهاشمی همسر و اشکان صادقی، افشین صادقی و آرش صادقی فرزندان علیاکبر صادقی، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی، سیفاله صمدیان، خسرو معصومی، ساعد نیک ذات، ابراهیم حقیقی، مستانه مهاجر، سام کلانتری، کیوان کثیریان، عباس مجیدی، توکا ملکی، علی بوذری، محمدرضا فیروزهای، اردشیر میرمنگره، احسان آقایی رییس موسسه هنرهای معاصر تهران، مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری، نیکنام پورحسینی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت، حسن نوفرستی، اوژن حقیقی، و... از دیگر هنرمندان و مدیران حاضر در آیین بزرگداشت علیاکبر صادقی بودند.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خانه هنرمندان ایران علی اکبر صادقی ارشاد اسلامی هم نسلانش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۵۴۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«از خارجیها همه جا» تا «بنی آدم اعضای یک پیکرند» در دوسالانه هنر ونیز
امسال، با همکاری رایزنی فرهنگی کشور در ایتالیا و مسئولان هنری و هنرهای تجسمی کشور، ایران توانسته است در مهمترین رویداد تجسمی دنیا؛ شصتمین دوره دوسالانه هنر ونیز حضور برجستهای داشته باشد که در جریان آن، شعار غرفه هنر کشور «بنی آدم اعضای یک پیکرند» است.
درواقع، دوسالانه ونیز شامل نمایشگاهی از آثار هنری معاصر است و همانطور که از نامش مشخص است هر دو سال یکبار در شهر ونیز ایتالیا آغاز به کار میکند و تأسیس این رویداد فرهنگی مهم مربوط به سال ۱۸۹۵ است که هدف آن، حمایت از هنرهای تجسمی در یکی از مهدهای هنری دنیا؛ ایتالیاست.
از ۲۱ آوریل بود که شصتمین دوره بینال ونیز با شعاری تحت عنوان «خارجیها همهجا» کار خود را آغاز کرده است و در جریان آن ۹۵ کشور حضور داشتهاند و این مهم، جزء بی سابقهترینها بعد از شیوع کووید ۱۹ بوده است و یکی از نکات حائز اهمیت در خصوص شصتمین دوره دوسالانه هنر ونیز این است که کشورمان حضور پُررنگی داشته و توانسته است حرفی برای گفتن داشته باشد تا جایی که از زمان راه اندازی دو سالانه، ایران برای نهمین سال توانسته است حضور متفاوتی در این رویداد داشته باشد.
حضور آثار برجسته هنرمندان تراز اول تجسمی ایران در دو سالانه هنر ونیز
امسال، غرفه ایران میزبان آثار فاخری از برجستهترین هنرمندان معاصر کشور از جمله کاظم چلیپا، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان، مرتضی اسدی و مصطفی گودرزی است که در شعار آن؛ یعنی مصرع شعر معروفی از سعدی شیرازی با عنوان «بنی آدم اعضای یک پیکرند» کلید واژههایی مثل اتحاد و کمک به هم نوع در ذهن افراد متبادر میشوند.
در دو سالانه هنرهای تجسمی ونیز، امیر عبدالحسینی، به عنوان کیوریتور ارشد غرفه پاویون رسمی جمهوری اسلامی ایران، شعیب حسینی مقدم، کیوریتور و جعفر واحدی، مدیر برنامهریزی و امور اجرایی حضور دارند و مهمترین نکتهای که در این رویداد مهم هنری جهان به چشم میخورد روشنگری جنایات رژیم صهیونیستی برای مردم ایتالیاست.
صبوری، سفیر کشورمان با اشاره به حضور معنادار ایران در دوسالانه ونیز گفت: توجه به تحولات خاورمیانه، عنوان نمایشگاه بسیار سنجیده و هوشمندانه انتخاب شده است و بازدید کنندگان به این مهم پی خواهند برد و این نشان دهنده سیاست راهبردی ما در منطقه است.
با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، انتخاب و برگزاری این نمایشگاه میتواند تسکین دهنده آلام مردم فلسطین باشد.
سفیر کشور اشاره کرد: روشنگری جنایات رژیم صهیونیستی برای مردم ایتالیا و گردشگران خارجی فرصت خوبی برای تبیین این جنایات است.
همچنین، محمدتقی امینی، رایزن فرهنگی ایران در جریان برگزاری این رویداد مهم گفت: حضور جمهوری اسلامی ایران در شصتمین دوره جشنواره بینال هنری ونیز موجب سرافرازی و افتخار است.
هنرمندان به همراه آثار بسیار فاخرشان در این نمایشگاه با توجه به شرایط بینالمللی بسیار مهم ارزیابی میشوند و این مهم موجب شده است که هنرمندان فرهیخته کشورمان حمایت از مردم ستمدیده غزه و فلسطین را در دستور کار خود قرار دهند.
غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز در حمایت از کودکان غزه
محمد خراسانیزاده، مدیرکل هنرهای تجسمی، سرپرست موزه هنرهای معاصر و مسئول پاویون ایران در شصتمین دوسالانه هنر ونیز ۲۰۲۴ نیز، با بیان اینکه حرف اصلی دنیا را مردم فلسطین دانست، بیان کرد: از دانشگاههای آمریکا تا شهرهای مختلف اروپا و اتفاقات مهم هنری که در دنیا در حال رقم خوردن است، پرچم اصلی، پرچم نگرانیهای انسانی است که بلند شده است و در جای جای دنیا، فراتر از اقوام و ملیتها و مرام و مسلکها، مسئله همه حمایت از مظلومان فلسطین و ایستادگی در مقابل دژخیمان کودک کُش و نسل کش اسرائیلی است. در نتیجه، در مهمترین رویداد تجسمی دنیا موضوع و رویکرد کلان غرفه رسمی ایران، مسئله کودکان غزه است.
مدیرکل هنرهای تجسمی افزود: بازتابش آثار در داخل آینهکاری ایرانی و در قالب فناوری واقعیت مجازی، موشن گرافی، چیدمان و اتفاقات دیگری که یک روایت یکپارچه و منسجم از ماجرای فلسطین را برای همه هنرمندان، هنرگردانان و علاقمندان به عرصه هنر به نمایش گذاشته است؛ پرچمی از فرهنگ همیشه طرفدار مظلوم ایرانیان را بلند کرده است.
گفتنی است از آنجایی که دو سالانهی هنر ونیز هر دوسال یکبار به مدت شش ماه، میزبان کشورهای جهان با هنرمندان منتخب در عرصههای گوناگون هنرهای تجسمی بوده است و هر کشوری تلاش میکند با برپایی پاویونهای خود، کانون توجهات قرار بگیرد. در نتیجه، ایران هم از این قاعده مستثنی نبوده و حضور ایران در دوسالانه هنر ونیز به همت همکاری رایزنی فرهنگی و سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا با اداره کل هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر و کارشناسان موزه صورت گرفته است؛ بهطوری که آثار هنرمندان ایرانی به نمایش رنج و آلام کودکان فلسطینی در جریان حمله رژیم اشغالگر صهیونیستی به نوار غزه اهتمام ویژهای داشته و این موضوع مهم در جدیدترین آثار هنرمندان تراز اول هنرهای تجسمی کشور در این رویداد به نمایش درآمده است.
نکته حائز اهمیت این است که غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز از ظهر روز ۸ اردیبهشت ماه با حضور محمدرضا صبوری سفیر ایران در ایتالیا از غرفه ایران رسماً آغاز به کار کرد. در این دوره از بینال هنر ونیز، ۵ هنرمند ایرانی نقاش با موضوع «کودکان غزه» اثر دارند. از اینرو، در بیانیه جمهوری اسلامی ایران در شصتمین بینال هنر ونیز با عنوان «هنر بدون مرز» و به قلم محمد خراسانی زاده، رئیس پاویون ایران اینطور نوشته شده است:
«ما انسانها فرزندان آدم و حوا همه از یک ریشه و یک خانوادهایم و برادران و خواهران یکدیگر محسوب میشویم. شادیها و غمهایمان مشترک است، اندوه و درد و ستم دیدن هر ملتی برایمان تلخ است و موفقیت و شادکامی هر ملتی بدون تضییع حقوق دیگران برای همه شادی آفرین خواهد بود پس در چنین شرایطی چگونه میتوانستیم بی تفاوت بمانیم و سکوت پیشه کنیم؟ پس اگر بنی آدم اعضای یک پیکرند باید زبان رسای هنر را به عنوان فریادی غضب آلود در اعتراض به این ظلم بی سابقه به کار میگرفتیم و با دست هنرمندان چیره دست و صاحب نام ایران اسلامی گوشههایی از ستمی که بر همنوعان مان میرود، نمایان میساختیم. چنان که شاعر ایرانی سعدی شیرازی چنین سروده است:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
شعار «خارجیها همه جا» در شصتمین دوسالانه هنر ونیز زمینه مناسبی را فراهم کرد که جمهوری اسلامی ایران عنوان بنی آدم اعضای یک پیکرند را برای نمایشگاه رسمی خود برگزیند تا یادآوری کند که به دور از هیاهوهای رسانهای، هنری دارای ارزش والاتری است که شأن انسانها را محترم بشمارد و عدالت و شرافت و انصاف را به روشنی ترسیم کند.
در غرفه ایران کوشیدهایم تا مرزهای قراردادی بین کشورها را برداریم و از دریچه انسانیت بخشی از لحظههای اندوهناک تاریخ این روزهای بشریت را به تماشا بنشینیم، گاه با آثار تجسمی که نوآورانه و خلاقانه حرفهایی تازه برای گفتن دارند، گاه با چیدمانی که مخاطب را در موقعیتی متفاوت قرار میدهد، گاه با فناوری واقعیت مجازی که پدیدههای فیزیکی را به چالش میکشد و گاه با تلألو تصویر در هنر آینه کاری ایرانی که همچون درخشش ستارگان در میانه کهکشانها نور امید را برای روزگاری بهتر بر تاریکیهای امروز دنیا میتاباند. البته همه اینها نمونههای کوچکی از هنر هنرمندان ایرانی است که مرزها را شکستهاند و پیامی است از وارثان تمدن هشت هزار ساله ایران که بر دیوارهای بنایی در شهر کهن ونیز برنشستهاند. آن روز فرا خواهد رسید که رنجها و ظلمها به پایان میرسد؛ مرزهای غیر واقعی فرو خواهد ریخت و همه انسانها یک امت واحد خواهند شد.
این روزها کام همه جهانیان از آن چه بر مردم مظلوم و مقتدر فلسطین میگذرد، تلخ شده است. در این نقطه از دنیا جنایاتی شگرف در حال وقوع است که بهتر است نام آن را نسل کشی و جنایت علیه بشریت بگذاریم. کودکان بی پناه فلسطینی تنها به جرم این که در سرزمین مادری شأن به دنیا آمده اند و فقط به این علت که فلسطینی هستند. روزهایشان را با بمب، موشک، کشتار، گرسنگی و آوارگی به شب میرسانند و شبهایشان را با ترس و واهمه میگذرانند.»
بدنبال آن، در متن امیر عبدالحسینی، مدیر هنری، پژوهشگر و کیوریتور ارشد غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز متنی با عنوان «والایی؛ در سرزمینی که برای صلح آفریده شد» اینطور آمده است:
«هنرمند به جای همه آنان سخن میگوید که قادر به سخن گفتن نیستند. این کلام آندره تارکوفسکی سینماگر نامدار روس است که هنرمند را به مثابه یک پیامبر میدانست؛ چرا که هنرمند «زیبایی» را همراه با آیینهای اخلاقی میآفریند، اما آنجا که هنرمند قادر به سخن گفتن نیست تکلیف چه خواهد بود؟ آنجا که موضوع بزرگتر از توان و داشتههای هنرمند است، چه باید کرد؟ فرض کنید نویسندهای، نقاشی یا فیلمسازی بخواهد عظمت و اندوه و ایثار مردم غزه را بیان کند. چنین چیزی شدنی است؟ هنرمند و نویسنده هر چه بکوشد نمیتواند اقیانوس این واقعه را آنگونه که رقم خورده در ظرف هنر و کلام بریزد. با این همه آموزههای ما تعریفی جامعتر از هنر ارائه میدهد و افعال بلند مرتبهای را برابر با هنر میداند. در آرمان شهر فلاسفه غرب و شرق و نگاه فیلسوفان اسلامی هنری ارزشمند است که فضائل والا به همراه داشته باشد و این فضائل همان است که در شهادت این نظر کردههای بهشت خداوند به زیباترین شکل نمایان شده است. آیا در شهادت هزاران کودک معصوم غزه چیزی جز دیدن موقعیت است. این نظریه توصیف تجربههای نامتناهی مانند ایمان، امید، شکوه، شگفتی ستایش، هراس مرگ و … را شامل میشود و به امور فراموش ناشدنی تاب نیاوردنی و از همه مهمتر تفکر برانگیز اشاره دارد. از نظر لیوتار امر والا در نمایش امور نمایش ناپذیر معنا مییابد و به تصویرگری نوعی از احساس میپردازد که تخیل انسان قادر به درک عظمت و قدرت آن نیست.
از این منظر است که هنر نقاشان صاحب نامی، چون مرتضی اسدی، کاظم چلیپا، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان و مصطفی گودرزی اهمیت مضاعفی دارد و تجربه نابی از زیباشناختی «هنر والا» را به نمایش میگذارد. بازنمایی عنصر ناب هنری یکی از سه موضوعی است که کاندینسکی لازمه شکل گیری هر اثر هنری میداند. این نقاش و نظریه پرداز هنر، شرط دیگر را چنین میداند که هنرمند فرزند زمانه خودش باشد و اثر او بازتاب کاملی از تجربههایش را منعکس کند. دارا بودن بیان و سبک فردی سومین خصوصیت اثر هنری از دیدگاه کاندینسکی است. سه ویژگی مهمی که در آثار این هنرمندان نقاش نمایان است تا تصویری از «والایی» را به کودکان غزه و به آیندگان تقدیم کنند. این همان تفاوت «امر جمیل» و «امر جلیل» و به تعبیری هنر زیبا و هنر والا است که در اندیشه فلاسفهای، چون لیوتار مطرح شده است. از سخن این اندیشه گر قرن بیستم چنین بر میآید که وقایعی وجود دارد که احساس و ادراک میشود، اما قابل بیان نیست و وظیفه هنرمند بازنمایی آن است.»
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری موسیقی و هنرهای تجسمی